مچاله شدنمُچالِه شُدَن فشرده و مالیده و له شدن ادامه... فشرده و مالیده و له شدن تصویر مچاله شدن فرهنگ فارسی عمید
مچاله شدن (شُ تُ کُ تَ) فشرده شدن در میان مشت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مچاله شود ادامه... فشرده شدن در میان مشت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مچاله شود لغت نامه دهخدا
مچاله شدن فشرده و مالیده شدن (در دست) ادامه... فشرده و مالیده شدن (در دست) تصویر مچاله شدن فرهنگ لغت هوشیار
مچاله شدن فشرده شدن، له شدن، تغییر شکل یافتن ادامه... فشرده شدن، له شدن، تغییر شکل یافتن فرهنگ واژه مترادف متضاد